سفارش تبلیغ
صبا ویژن


روزبه

آشنایی با شخصیت بوسیله کیک مورد علاقه !!

شاید شما هم جزو افرادی باشید که از خوردن کیک‌های لذیذ و خوشمزه لذت می‌برید.به هر حال ظاهر این قبیل شیرینی‌ها به قدری فریبنده است که هیچ‌کس نمی‌تواند از خوردنشان خودداری کند. اما می‌خواهیم سرگرمی جدیدی را به شما پیشنهاد بدهیم تا از این پس کیک‌ها و شیرینی‌ها برایتان جذاب‌تر باشد. قضیه از این قرار است که بین کیک مورد علاقه و ابعاد شخصیتی شما ارتباط مستقیمی وجود دارد.

? کیک شکلاتی
اگر کیک شکلاتی را می‌پسندید دست و دلباز هستید و همیشه برای کمک به دیگران آمادگی دارید. خلاقیت زیادی در شما موج می‌زند و فردی ماجراجو ، بلندپرواز و در پاره‌ای موارد احساساتی هستید. ممکن است در ظاهر فردی سرد و خشک به نظر برسید اما در باطن خونگرمید. از ریسک کردن در زندگی نمی‌ترسید و دوست دارید زندگی شما از حد متوسط بالاتر باشد. محبت به دیگران رضایت خاطر زیادی را برایتان به همراه دارد.


? کیک توت‌فرنگی

فردی دوست‌داشتنی، خونگرم و احساساتی هستید. همیشه برای مراقبت اطرافیانتان تلاش می‌کنید و همواره برای حل مشکلات آنها پیشقدم می‌شوند. زودرنج هستید و موضوعات کوچک به سرعت شما را ناراحت می‌کند. گاهی اوقات توجه به احساسات، بیش از حد در زندگی شما تأثیر می‌گذارد.

? کیک وانیلی

شوخ‌طبع و بامزه هستید. بعضی وقت‌ها گستاخ می‌شوید. فرد کم‌تحرکی نیستید اما در پاره‌ای موارد شک و تردید شما را از انجام فعالیت‌هایتان بازمی‌دارد و انگیزه لازم را برای ادامه مسیر از دست می‌دهید.
اطرافیانتان از بودن در کنار شما لذت می‌برند ولی باید مراقب باشند که باعث خشم و عصبانیت شما نشوند. به هر حال دوستی‌های شما اغلب دوام زیادی دارد.

? کیک هویج

اگر کیک هویج را دوست دارید همیشه مایلید لبخند بر لب داشته باشید و فردی بذله‌گو، شوخ‌طبع و دوست‌داشتنی هستید. اطرافیان شما از بودن در کنارتان خوشحالند. دوستان شما افراد باوفا و صادقی هستند. قلب مهربان و پرشوری دارید و گاهی اوقات نسبت به بقیه، خصوصیات اخلاقی متفاوتی را نشان می‌دهید.

? کیک میوه‌ای
به دنبال کارهای پرماجرا و پرحادثه هستید. از نظرات جدید و ایده‌های تازه استقبال می‌کنید. هنگام عصبانیت به سرعت آماده دعوا و پرخاشگری می‌شوید. گاهی اوقات فرد عجیب و غریبی هستید و خصوصیات ویژه‌ای در شما دیده می‌شود. همواره دوست دارید وفادار،‌صادق و وظیفه‌شناس باشید.

? کیک لیمویی

در زندگی فرد راحتی هستید. شمرده سخن می‌گویید و هنگام حرف زدن از دست‌هایتان استفاده می‌کنید .در صحبت کردن مهارت دارید و به‌طور حتم معلم خوبی می‌شوید. گاهی اوقات دوست دارید رهبری گروهی را برعهده بگیرید و همیشه دوستان زیادی در اطراف شما به چشم می‌خورند.


http://dl.clip2ni.com/2011/6/1340998469_693jw8.gif

اضطراب بد = اضطراب خوب

واژه اضطراب و حتی احساس آن برای هیچ کدام از ما انسان ها واژه ای بیگانه و یا افسانه ای نیست. چراکه همه ما در طول زندگی خود بارها و بارها آن را به کرات تجربه کرده ایم.

اضطراب، استرس

شما نمی توانید ادعا کنید که هیچ گاه در زندگی دچار اضطراب نشده اید. این ادعا به این معنی است که زندگی شما یک روند یک نواخت و یک مسیر خسته کننده را طی می کند. حتی اگر خود شما هم بتوانید بسیاری از امور و رویدادها را کنترل کنید اما اتفاقاتی هستند که خارج از کنترل انسان می باشند.همانند مرگ یکی از عزیزان و یا رخدادن یک سانحه که می تواند برای هر کسی منجر به ایجاد استرس و فشار روانی شود.

البته اضطراب همیشه هم برای زندگی ما انسان ها مضر نبوده و نیست. اضطراب زمانی که به اندازه و متناسب با شرایط ما باشد نه تنها به ما این نیرو و انرژی را می دهد که کار محول شده را بهتر انجام دهیم بلکه حتی می تواند ما را برای مواجهه با مسایل آماده سازد.. به این نوع استرس استرس مفید و یا مثبت می گویند. اما اضطراب زمانی خطرناک و مشکل آفرین است که بیش از حد مورد انتظار باشد و همچنین هیچ تناسبی با موقعیت ما نداشته باشد ودر روند عملکرد طبیعی ما اختلال ایجاد کند.. برای مثال هر دانش آموزی زمانی که به فصل امتحانات نزدیک می شود تا حدی اضطراب را تجربه می کند و این علامتی است برای آن دانش آموز که مسئولیت محول شده را به درستی انجام دهد. و تلاش بیشتری داشته باشد. اما زمانی که همین دانش آموز استرسی را تجربه کند که نه تنها نفعی برای او نداشته ، بلکه حتی منجر به عدم یادگیری مطالب درسی و فراموش کردن مطالب خوانده شده نیز می شود. در اینجا استرس در واقع نقش یک مزاحمی را دارد که مانع از عملکرد طبیعی فرد می شود.

واقعیت امر این است که ما انسان ها هیچ گاه نمی توانیم از اضطراب و فشار روانی رهایی پیدا کنیم. و آن را به طور کامل از زندگی خود حذف کنیم. چراکه همان طور که گفته شد اگر استرس مثبت باشد برای زندگی و برای حرکت دادن ما و فراهم کردن نیرو و انرژی لازم ضروری است. و باز همان طور که اشاره شد ایجاد بسیاری از موقعیت های استرس آفرین از کنترل ما خارجند.

بنابراین گاه شرایط ایجاد کننده استرس در کنترل ما نمی باشند اما ما می توانیم با یاد گیری مهارت ها و روش هایی استرس خود را به گونه ای سازنده اداره کنیم . و به طریقی مدبرانه مدیریت کنیم تا کمترین آسیب را به جسم و روان خود زده باشیم.

موقیت های بیشماری وجود دارند که منجر به ایجاد استرس در ما می شوند. موقعیت های درونی و یا بیرونی. برای مثال ترافیک شهری- مرگ عزیزی که دوستش داریم-اختلافات در روابط بین فردی- رخ دادن وقایع طبیعی- دوره بلوغ – کمال گرایی- تفکرات منفی و....همه و همه میتوانند در من و شما ایجاد استرس کنند.

زمانی که شما دچاراسترس می شوید می توانید مجموعه ای از علایم را (بدنی، شناختی، روانی) در خودتان مشاهده کنید.

بدنی

اضطراب شما می تواند منجر به سردرد، ضربان سریع قلب، تنفس سریع و سطحی، تکرر ادرار، یبوست و... باشد.

فکری

در این بعد، اضطراب شما می تواند منجر به حواس پرتی، عدم تصمیم گیری، گوش به زنگی، از دست رفتن خلاقیت در شما، داشتن توقعات بیش از حد از دیگران و.. جلوه گر شود.

سعی کنید همیشه بین کارتان و همچنین اوقات فراغتتان تعادلی برقرار کنید. چراکه این امر برای سلامت جسمی و روانی شما موثر خواهد بود

روان

زمانی که شما مضطرب هستید عصبی می شوید،دچار خستگی و کسالت خواهید شد.

چگونه با اضطرابمان مقابله کنیم؟

آرام سازی

زمانی که شما دچار اضطراب و یا خشم می شوید. مسلماً متوجه شده اید که تنفستان بسیار کوتاه و سریع خواهد شد. در این مواقع در بدن شما آدرنالین ترشح می شود که منجر به تنفس کوتاه و تند شما می شود. که این امر یعنی تنفس سطحی شما منجر به برهم خوردن تعادل بین اکسیژن و دی اکسید کربن خون شما می شود. و شما می بایست با آموزش و یادگیری روش هایی این عدم تعادل ایجاد شده را اصلاح کنید.

کنترل اضطراب

چرا که در غیر این صورت و در اثر عدم اصلاح، آدرنالین بیشتری در خون شما ترشح خواهد شد و خشم و اضطراب بیشتری را تجربه خواهید کرد. برای این منظور سعی کنید هوا را تا آن جایی که برایتان مقدور است به آرامی از راه بینی خود به ریه ببرید و در فاصله بین دم و بازدم تا شماره 4 بشمرید و بعد هوا را به آرامی از طریق دهانتان خارج کنید. شما می بایست این عمل را 5 یا 6 بار تکرار کنید. این امر به شما کمک خواهد کرد تا آرامش خود را حفظ کنید.

به خودتان کمی فرصت دهید

سعی کنید همیشه بین کارتان و همچنین اوقات فراغتتان تعادلی برقرار کنید. چراکه این امر برای سلامت جسمی و روانی شما موثر خواهد بود.

شما می توانید یک روز هفته را به خودتان اختصاص دهید و یا یکی از دوستانتان و یا اعضای خانواده تان به گردش و تفریح بروید و از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید.

تفکرات منفی را شناسایی کنید و آنها را اصلاح کنید

تفکرات منفی شما منجر به تشدید اضطراب خواهد شد. تفکرات منفی از جمله موانع بزرگی هستند که مانع از روند صحیح فکر می شوند. تفکرات غلطی همچون" من آدن بی عرضه ای هستم – و یا من همیشه شکست خورده ام" که استفاده از این کلمات و همچنین تکرار آن نه تنها کمکی به رفع اضطراب شما نخواهد کرد بلکه همچون دور باطل اعتماد به نفس شما را نیز نشانه می گیرند.

http://dl.clip2ni.com/2011/6/1340998469_693jw8.gif

شخصیت شناسی با چند سوال کوتاه

 

به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید و شخصیت خودتان را محک بزنید.

1. دریا را با کدام یک از تیره، شفاف، سبزویژگی های زیر تشریح می کنید؟

آبی ، گل آلود

2. کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟

دایره، مربع یا مثلث

3. فرض کنید در راهرویی راه می روید. دو در می بینید، یکی در 5 قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو و هر دو در نیز باز هستند. کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است، آیا آن را برمی دارید؟

بله، خیر

4. این رنگ ها را ترجیح می دهید چگونه اولویت بندی شوند؟

قرمز، آبی، سبز، سیاه و سفید

5. دوست دارید از نظر ارتفاع در کدام قسمت کوه باشید؟

6. در ذهنتان اسب چه رنگی است؟

قهوه ای، سیاه یا سفید

7. طوفانی در راه است، کدامیک را انتخاب می کنید؟

یک اسب یا یک خانه

. . .

. .

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ ها :


 

1. آبی تیره: دارای شخصیتی پیچیده.

شفاف: به سادگی قابل درک.

سبز: آسان گیر و بی خیال.

گل آلود: آشفته و سردرگم.

2. دایره: سعی می کنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.

مربع: خودرای و خود محور هستید.

مثلث: یک دنده و لجباز. (اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)

3. بله: شما آدم فرصت طلبی هستید.

خیر: آدم فرصت طلبی نیستید.

4. این سئوال، اولویت های شما در زندگی را مشخص می کند.

قرمز: دلبستگی

آبی: دوستان و روابط.

سبز: شغل و حرفه.

سیاه: مرگ.

سفید: ازدواج.

5. میزان ارتفاعی که انتخاب می کنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد.

6. قهوه ای: فروتن و خاکی.

سیاه: غیرقابل پیش بینی و سرکش و هیجان انگیز.

سفید: برتر و مغرور و تاثیرگذار.

7. این سئوال، اولویت های شما به هنگام مشکلات را تعیین می کند.

اسب: همسر.

خانه: فرزندان.

http://dl.clip2ni.com/2011/6/1340998469_693jw8.gif

چکار کنیم که احساس تنهایی نکنیم؟

حتی اگر این موضوع درست باشد، و شما فردی کاملاً درونگرا هم باشید اما باز هم امیدی برای کسب برخی خصوصیات افراد برونگرا وجود دارد.

برای ایجاد تغییر و تحول در خودتان باید همیشه سه اصل را رعایت کنید:
1) با گروه‌های مختلف مردم راحت باشید
2) ملاقات با دیگران را زیاد بر خودتان سخت نگیرید
3) بدون نگرانی از اینکه چه باید بگویید باب گفتگو را باز کنید.

? چگونه برونگرایی را در خود تقویت کنید
شما می‌توانید بدون اینکه دست به تغییر شخصیت خود بزنید، و فقط با برداشتن چند گام ساده مهارتهای برونگرایی را در درونتان ایجاد کرده و تقویت کنید.

برای شروع و در اولین گام باید سعی کنید بیشتر وقت خود را با دیگران بگذرانید. اگر احساس می‌کنید با قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که به معاشرت با تعداد زیادی از افراد نیاز دارد، تحت فشار قرار می‌گیرید و معذب می‌شوید، مطمئن باشید که این موضوع زیاد ارتباطی به ساختار شخصیتی شما ندارد و تنها با این دلیل است که تجربه حضور در چنین موقعیت‌هایی را نداشته‌اید.

برای برداشتن گام اول ابتدا به یک پیش گام احتیاج دارید، به دلیل اینکه شما تا بحال فردی برونگرا نبودید برای ملاقات و معاشرت با دیگران انگیزه لازم را نداشتید، و تا زمانیکه این انگیزه در شما ایجاد نشود، نمی‌توانید برونگرا شوید.

اگر در چنین حلقه انزوا‌طلبانه‌ای گرفتار شوید، برای خلاص شدن و شکستن آن دو راه بیشتر ندارید.

1) به دنبال فعالیت‌های گروهی مورد علاقه خود بگردید.
2) پیله تنهایی که به دور خود تنیده‌اید را پاره کنید.

? به دنبال فعالیت‌های گروهی مورد علاقه خود بگردید:
یکی از موانعی که راه اجتماعی شدن را بر بسیاری از افراد درونگرا سد می‌کند، این است که نمی‌توانند فعالیت‌های اجتماعی مورد علاقه خود را به درستی پیدا کنند.

شما می‌توانید افرادی را شناسایی کنید که از بودن در کنار آنها لذت می‌برید و در معیت آنها به انجام فعالیت‌های دسته‌جمعی بپردازید. قرار نیست که شما با هر تیپ آدمی در ارتباط باشید و معاشرت کنید، چرا که سنگ بزرگ علامت نزدن است، قدم به قدم و آهسته‌آهسته خود را با وضعیت جدید وفق دهید، این روش نقطه شروع مناسبی خواهد بود.

? پیله تنهایی خود را پاره کنید:
در درون تمام افراد درونگرا ترسی ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محیط‌های اجتماعی وجود دارد. راهکار دومی که به شما پیشنهاد می‌کنیم این است که این ترس‌ها را دور بریزید.

همه افراد برای خود یک حریم خصوصی دارند که در مورد افرادی که به شدت برونگرا هستند، این حریم محدود شده و زیاد به چشم نمی‌آید. اما افراد درونگرا برای خود حریم خصوصی گسترده‌تری قائل هستند.

پس در نتیجه برای اینکه فردی اجتماعی باشید باید این حریم خصوصی را محدود کنید و زیاد خود را در پیله تنهایی‌تان محصور ننمایید. اگر یک‌بار دست به این کار بزنید، تکرار آن برای‌تان راحت‌تر خواهد شد.

بطور مثال اگر تازه به یک ساختمان نقل مکان کرده‌اید و مواجه با همسایه‌های جدید چندان هم کار ساده‌ای به نظر نمی‌آید، برای غلبه بر این ترس می‌توانید هر روز صبح شما برای سلام کردن پیش قدم شوید.

البته لازم به ذکر است که لازم نیست از همان شروع کار گام‌های بیش از حد بلندی بردارید، همیشه مسیرهای جدید را با گام‌های کوتاه شروع کنید تا رفته‌رفته به شرایط جدید عادت کنید.

? هنر خوب صحبت کردن را یاد بگیرید
درست است که خوب گوش دادن مهارت بسیار مهمی است و شاید در بیشتر مواقع مهمتر از خوب صحبت کردن باشد، اما به‌هرحال خوب صحبت کردن خصیصه ایست که در بین تمام افراد درونگرا مشترک است.

پس شما هم اگر می‌خواهید خود را در این گروه جای دهید باید زره و کلاه خود به تن کرده و به جنگ سکوت بروید و بتوانید بی‌وقفه حرف بزنید. اما خوب می‌دانید که در عمل توانایی چنین کاری را ندارید.

مطمئناً شما و تمام درونگراها بر این عقیده‌اید که بهترین گفتگوها آنهایی هستند که به عنوان متکلم نقش کمی در آن داشته باشید، و به عنوان یک درونگرا خوب می‌دانید که از بودن در یک جمع دوستانه و تنها شنونده سخنان آنها بودن چه احساس خوبی در شما ایجاد می‌شود.

اما از همین امروز رویه خود را تغییر دهید. برای شروع تنها چند کلمه هم کفایت میکند. لازم نیست مثل یک برونگرای حرفه‌ای مسلسل وار حرف بزنید، همین که بتوانید در حد چند کلمه نظرات و احساسات خود را بیان کنید، اعتماد به نفس شما برای برخورد با موقعیت‌های اجتماعی افزایش می‌یابد.

در اینجا وقت آن شده که فوت کوزه گری افراد برونگرا را به شما یاد دهیم، این افراد بدون اینکه مطمئن باشند درباره چه موضوعی می‌خواهند صحبت کنند، باب گفتگو را باز کرده و همچنان به حرف زدن ادامه می‌دهند.

پس شما هم فقط حرف بزنید تا حرف زده باشید. شاید باز هم برای شما که به چنین روش‌های نه چندان دل چسبی عادت ندارید، انجام چنین اعمالی کمی سخت باشد اما به‌هرحال در همین حد که برای صحبت تلاش کنید پیشرفت خوبی محسوب می‌شود.

بالاخره روزی می‌رسد که شما هم مثل یک برونگرای واقعی بی‌وقفه حرف بزنید!

 


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/10/28ساعت 10:41 صبح توسط روزبه نظرات ( ) | |
قالب ساز وبلاگ پیچک دات نت